راهنمای خواندن ترازنامه: دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام

این نوشته، بخشی از مجموعه مقالات «دانش مالی» است که به زبان ساده، برای مدیران، اهالی کسب‌وکار و مارکتینگ، مدیر محصول‌ها و توسعه‌دهنده‌ها نوشته شده است. این‌جا را کلیک کنید تا به فهرست کلی مقالات بروید.

در نوشته قبلی، با ترازنامه آشنا شدیم و فهمیدیم که به چه دردی می‌خورد. حالا می‌خواهیم یک قدم جلوتر برویم و یاد بگیریم که ترازنامه را چطور بخوانیم.

روش معمول معرفی ترازنامه، این است که تک‌تک اقلام را تعریف کنم. اما از آن‌جایی که تاکید من روی کاربردی بودن است، در این نوشته تلاش می‌کنم توضیح دهم که خواندن این اعداد در ترازنامه، چه معنایی دارد و چگونه باید آن‌ها را تفسیر کرد.

۱- دارایی‌ها 1

شرکت‌ها انواع مختلفی دارایی‌ها دارند. از پول نقد بگیرید تا ماشین‌آلات یا بستانکاری‌ها. در ترازنامه، این دارایی‌ها در چند دسته قرار می‌گیرند:

  1. نقدینگی و دارایی‌های سریع نقدشونده مثل اوراق بهادار.
  2. حساب‌های دریافتنی: پول‌هایی که ما در دست مشتریان داریم.
  3. موجودی کالا: کالاهای آماده شده یا در حال آماده‌سازی.
  4. دارایی‌های ثابت: مثل املاک، ماشین‌آلات و …
  5. سایر دارایی‌ها

توجه داشته باشید که اعداد ترازنامه، به صورت درصد هستند. یعنی مثلا اگر نقدینگی شرکتی ۲۰ باشد، یعنی ۲۰ درصد از دارایی‌هایش، پول نقد است.

نقدینگی و اوراق بهادار 2

آدم باید دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشد برای این‌که مقادیر زیادی پول نقد را در جیبش یا حسابش نگه‌داری کند. شرکت‌ها هم همین‌طور هستند؛ نگهداری پول نقد یعنی از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری یا از دست دادن فرصت درآمدزایی از طریق گرفتن بهره.

به همین خاطر است که بخشی از نقدینگی شرکت‌ها، در قالب اوراق بهادار نگه‌داری می‌شود. ویژگی این اوراق این است که هم سریع نقد می‌شوند (شبیه به پول نقد می‌مانند) و هم نگهداری آن، شرکت را متضرر نمی‌کند.

حالا اگر دیدیم نقدینگی یک شرکت بالاست چه می‌فهمیم؟ یا شرکت قصد خرید سایر شرکت‌ها را دارد، یا اوضاع بازار خراب است و در لاک دفاعی رفته و یا این‌که فرصت خوبی برای سرما‌یه‌گذاری پیدا نمی‌کند.

نقدینگی پایین چه معنایی دارد؟ می‌تواند به عنوان یک علامت خطر تفسیر شود. شرکت‌ها به طور معمول وقتی ورشکسته می‌شوند که نقدینگی پایینی دارند. تامین‌کنندگان کالا دوست دارند در حساب شرکت‌های همکارشان، پول نقد موجود باشد. این پول، خیال آن‌ها را بابت فروش کالا به شرکت‌ها راحت می‌کند.

حساب‌های دریافتنی 3

چند وقت پیش، با آژانس گردشگری‌ای صحبت می‌کردم که اتاق هتل‌هایش را به آژانس‌های دیگر اجاره می‌داد. اما با چند ماه تاخیر پول به حسابش واریز می‌شد. همهٔ مطالبات وصول نشدهٔ یک شرکت، در دسته حساب‌های دریافتنی قرار می‌گیرند.

از قصه بالا چه درسی می‌گیریم؟ این‌که اگر شرکتی حساب‌های دریافتنی بزرگی دارد، معنیش این است که احتمالا مشتریانش سایر شرکت‌ها هستند. اگر آژانس مذکور هتل‌ها را مستقیم به مسافران (مشتریان نهایی) می‌فروخت، پول نقد دریافت می‌کرد.

بهره‌وری پایین یا مدل درآمدی ناکارآمد هم می‌تواند باعث افزایش حساب‌های دریافتنی شود. اگر مدیر محصول یا توسعه‌دهنده کسب‌وکار هستید، این موضوع می‌تواند برای شما یک علامت باشد؛ نقطه‌ای برای بهینه‌سازی کسب‌وکار.

موجودی کالا 4

برای مایی که در شرکت‌های فناوری کار می‌کنیم، دیدن ترازنامه‌ای که موجودی کالاهایش صفر باشد، عجیب نیست. خالی بودن موجودی، احتمالا به این معناست که شرکت، خدمت ارائه می‌کند. البته لزومی ندارد که در حوزه فناوری باشد.

اما از تولیدکنندگان، خرده‌فروشان یا عمده‌فروشان، انتظار می‌رود که موجودی داشته باشند. موجودی کالا، نقدینگی شرکت را می‌بلعد. زیرا برای افزایش موجودی، پول لازم است.

موجودی بالا برای شرکت‌هایی که در بازارهای پرریسک فعالیت می‌کنند، ممکن است خطرناک باشد. مثلا نوآوری‌های جدید، ممکن است شرکت‌های سخت‌افزاری را برای فروش موجودی‌شان دچار چالش کند.

دارایی‌های ثابت 5

برای تولید کالا و توزیع آن، شرکت‌ها نیازمند تجهیزات مختلفی هستند. اگر ۶۰ درصد دارایی‌های یک شرکت، در دسته دارایی‌های ثابت قرار بگیرد، انتظار دارید آن شرکت فیس‌بوک باشد یا هواپیمایی ساوث‌وست؟ درست حدس زدید! یک هواپیمایی دارایی‌های ثابت بسیار بیش‌تر دارد.

هر کدام از اعداد ترازنامه، به تنهایی قابل‌تفسیر نیستند. دارایی‌های ثابت شرکت‌ها، باید در کنار سایر اعداد و ارقام سنجیده شود. با این حال می‌توانیم انتظار داشته باشیم درصد بالایی از دارایی شرکت‌های خودروسازی، نفتی و حمل‌ونقل، از نوع ثابت باشد.

سایر دارایی‌ها 6

این دسته، در گذشته سهم کوچکی از دارایی‌های شرکت‌ها را به خود اختصاص می‌داد. اما امروزه، شاهد رشد قابل‌توجه «سایر دارایی‌ها» هستیم.

برای این‌که بفهمیم چرا این اتفاق افتاده، کافی است بدانیم که این دسته، اغلب دربرگیرنده دارایی‌های نامشهود شرکت است. دارایی‌هایی نظیر برند یا حق ثبت اختراع (patent).

اگر درصد «سایر دارایی‌ها» در ترازنامه بالا باشد، احتمالا نشان‌دهنده این است که شرکت، کسب‌وکار دیگری را خریداری کرده است. در زمان خرید، شرکت‌ها اغلب با مبالغ بالاتری به نسبت ارزش‌گذاری اسمی فروخته می‌شوند. دلیلش هم همین دارایی‌های نامشهود مثل برند است.

در حالت عادی، دارایی‌های نامشهودی همچون ارزش برند، در ترازنامه ثبت نمی‌شوند. اما اگر شرکتی، برند دیگری را خریداری کند، آن‌وقت تاثیرش را در قسمت «سایر دارایی‌های» شرکت خریدار، می‌توانید ببینید.

۲- بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام

افزایش دارایی‌های شرکت مثل موجودی کالا یا دارایی‌های ثابت، پول لازم دارد. بدهی‌ها7 و حقوق صاحبان سهام8، نشان می‌دهد شرکت از چه طریقی آن پول را تامین کرده است.

برای تامین مالی، دو نوع راه بیش‌تر نداریم: یا پول قرض بگیریم (و آن را به همراه بهره‌اش پرداخت کنیم) یا بخشی از مالکیت شرکت را در ازای سهام، به سرمایه‌گذاران اعطا کنیم. این کار باعث می‌شود آن‌ها در سود و زیان شرکت، سهیم شوند.

اگر به ترازنامه شرکت‌ها نگاه کنید، بعضی از آن‌ها بیش‌تر با استفاده از بدهی‌ها، تامین مالی کرده‌اند و برخی دیگر با اعطای سهام. یکی از تصمیمات مهم هر سازمان، این است که برای تامین مالی، چقدر به هر یک از این دو روش تکیه کنیم. نتیجه این تصمیم‌گیری، ساختار سرمایه9 شرکت را مشخص می‌کند.

بیایید اول با بدهی‌ها شروع کنیم: ما چند دسته بدهی داریم و چیزی که آن‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند، فرصتی است که شرکت برای بازپرداخت آن‌ها دارد. این قاعده کلی، همیشه برقرار است. هرچند ممکن است از عناوین مختلفی برای این دسته‌ها استفاده شود:

  1. حساب‌ها و اسناد پرداختنی: مطالبات دیگران از شرکت شما که باید پرداخت کنید.
  2. هزینه‌های معوق: تعهداتی که شرکت بابت انجام کارها، به افراد پرداخت کند
  3. بدهی‌های طولانی‌مدت

حساب‌ها و اسناد پرداختنی 10

این‌ها مطالباتی است که دیگران از شما دارند. به عبارتی، حساب‌های پرداختنی شما، حساب‌های دریافتنی سایر شرکت‌هاست و بالعکس. اگر حساب‌های پرداختنی یک شرکت بالا باشد، یعنی احتمالا به دردسر افتاده است. بنابراین اغلب ترجیح‌مان این است که در این‌جا اعداد کوچک‌تری ببینیم.

البته برخی از شرکت‌ها، به خاطر جایگاه قدرتمندی که در بازار دارند، می‌توانند مبالغ بالایی از حساب‌های پرداختنی داشته باشند. این یعنی شرکت‌های دیگر، ناچارند صبر کنند تا شرکت قدرتمند، بالاخره پول آن‌ها را پرداخت کند. مثلا شرکت آمازون کالاها را به مشتریان نهایی می‌فروشد، اما گاهی تا هفته‌ها طول می‌کشد تا پول تامین‌کنندگان کالا را پرداخت کند.

برای شرکت‌هایی که خدمات یا کالاهایشان را به مشتریان نهایی عرضه می‌کنند، کم‌تر پیش می‌آید که «حساب‌های پرداختنی» درشتی داشته باشند.

برخی از بدهی‌ها، با عنوان اسناد پرداختنی درج می‌شوند؛ این‌ها تعهدات کوتاه‌مدتی هستند که شرکت‌ها باید آمادگی پرداخت فوری آن را داشته باشند. مثلا وقتی مردم در بانک سپرده‌گذاری می‌کنند، بانک به صاحبان حساب بدهکار می‌شود. این بدهی اغلب ذیل دسته اسناد پرداختنی (در ترازنامه بانک) ظاهر می‌شود.

هزینه‌های معوق 11

دستمزدی که شما در اردیبهشت ماه دریافت می‌کنید، بابت فعالیتی است که در فروردین انجام داده‌اید. این مبالغ، ذیل عنوان هزینه‌های معوق، در ماه فروردین ثبت می‌شود.

بدهی‌های بلندمدت 12

این‌ها بدهی‌هایی هستند که به طور معمول برای بازپرداخت آن، بیش از یک سال فرصت دارید. وام‌های بانکی مثال خوبی از بدهی‌های بلندمدت هستند. ویژگی مهم بدهی‌های بلندمدت این است که همواره دارای یک نرخ بهره ثابت هستند.

اگر بخواهید از بانک وام بگیرید، آن‌ها هم به میزان درآمد شما توجه می‌کنند، هم اقساط ماهیانه‌ای که در حال حاضر پرداخت می‌کنید. اقساط ماهیانه فعلی، می‌تواند نشان‌دهندهٔ بدهی‌های بلندمدت شما باشد. بانک تمایل ندارد به افرادی وام بدهد که همین حالا، تعهدات مالی سنگینی دارند. زیرا این مساله ریسک بازپرداخت وام را بالا می‌برد.

البته اگر درآمد شما خیلی بالا باشد، دیگر جایی برای تردید باقی نمی‌ماند. در مورد شرکت‌ها هم وضع به همین صورت است. میزان بدهی‌های بلند‌مدت شرکت و مقایسه آن با نقدینگی، به سایر شرکت‌ها نشان می‌دهد که پول قرض دادن به شرکت شما، چقدر ریسک دارد.

توجه به بدهی‌های بلندمدت، اهمیت ویژه‌ای دارد. همان‌طور که بالاتر اشاره کردم، میزان استفاده از بدهی بلندمدت، در ساختار سرمایه شرکت تاثیرگذار است؛ یعنی نشان می‌دهد شرکت چقدر از پول موردنیازش را از طریق بدهی فراهم کرده است (در مقایسه با اعطای سهام).

حقوق صاحبان سهام

دارایی‌ها = بدهی‌ها + حقوق صاحبان سهام.

این معادله را یادتان هست؟ اگر بدهی‌های شرکت را از دارایی‌هایش کم کنیم، آن‌چه باقی می‌ماند، متعلق به صاحبان سهام شرکت است.

البته حقوق صاحبان سهام، فقط نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری اولیه سرمایه‌گذاران نیست. زیرا اگر شرکت سودده باشد، سرمایه‌گذاران می‌توانند درآمد خود را مجددا در شرکت سرمایه‌گذاری کنند.

فرض کنید که شما یک سرمایه‌گذار هستید و می‌خواهید در شرکتی سرمایه‌گذاری کنید که آینده پرخطری دارد. آیا حاضرید با دادن وام و گرفتن نرخ بهره ثابت، دست به چنین خطری بزنید؟ آیا حاضرید سهام عادی شرکت را بگیرید، در حالی که احتمال شکست شرکت وجود دارد؟

اگر پاسخ شما به هر دو پرسش، منفی است، بد نیست به خریداری سهام ممتاز13 فکر کنید. سهام ممتاز، از یک طرف شبیه به سهام عادی14 است؛ یعنی شما را در زمره مالکین شرکت قرار می‌دهد. از طرف دیگر، شبیه به قرض با نرخ بهره ثابت می‌ماند؛ یعنی شرکت را متعهد می‌کند که سالانه مبلغی را به سهامداران ممتاز پرداخت کند. سهام‌داران ممتاز برای دریافت سود سهام، نسبت به سهامداران عادی مقدم هستند.

بنابراین حقوق صاحبان سهام در ترازنامه، در قالب سهام ممتاز و سهام عادی ظاهر می‌شود. بالا بودن درصد سهام ممتاز، می‌تواند نشان‌دهنده ریسک بالای کسب‌وکار باشد. شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، همواره بابت سرمایه‌شان، سهام ممتاز می‌کنند.

اگر اوضاع خوب پیش برود، آن‌ها ممکن است سهامشان را به سهام عادی تبدیل کنند؛ زیرا به طور معمول فقط سهام‌داران عادی حق رای دارند.

سخن آخر

تحلیل وضعیت مالی شرکت براساس اعداد و ارقام، واقعا کار ساده‌ای نیست. اما برای آدم‌های کنجکاو، شبیه به یک بازی سرگرم‌کننده است.

آن‌چه در این نوشته خواندید، شما را تبدیل به یک تحلیل‌گر نمی‌کند. اما انتظار می‌رود به اندازه‌ای با ترازنامه آشنا شده باشید که به خودتان شجاعت خواندن چند ترازنامه را بدهید. همچنان ممکن است عبارت‌های ناآشنا و اعداد عجیب‌وغریب، شما را سردرگم یا آشفته کند. اما دست از کنجکاوی برندارید و فعلا ابهامات را تحمل کنید.

ادامه این بازی، شما را روی مباحث مالی مسلط‌تر خواهد کرد.

می‌توانید به نوشته قبلی برگردید و بیش‌تر با ترازنامه و کاربردهای آن آشنا شوید.

پانویس‌ها

  1. Assets ↩︎
  2. Cash and marketable securities ↩︎
  3. Account receivables ↩︎
  4. Inventories ↩︎
  5. PP&E: Property, plant, and equipment ↩︎
  6. Other Assets ↩︎
  7. Liabilities ↩︎
  8. Shareholders’ equity = Net worth = Owners’ equity ↩︎
  9. Capital structure ↩︎
  10. Accounts and notes payable ↩︎
  11. Accrued expenses ↩︎
  12. Long-term debt ↩︎
  13. Preferred stock ↩︎
  14. Common stock ↩︎

نوشته‌های روزانه من را درباره محصول، فناوری و کسب‌وکار در تلگرام دنبال کنید!

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *