در نوشتهٔ قبل (ظهور پروداکت آپریشنز)، به هیاهو و تنشهایی پرداختم که در سالهای اخیر، پیرامون نقش عملیات محصول به وجود آمده. در این نوشته میخواهم تعریف دقیقتری از حوزه فعالیت آپسیها ارائه کنم. اگر نمیدانید عملیات محصول در سازمان چه کار میکند، این نوشته مختص شماست.
تعریف Product Operations یا عملیات محصول
نقش عملیات محصول، ساخت سیستمعاملی برای مدیریت محصول است که مثل یک ماشین روغنکاری شده کار میکند.
آنتونیا لندی
به دنبال یک تعریف شفاف و سرراست از Product Operations هستید؟ متاسفم که ناامیدتان میکنم! به نظر میرسد ارائه یک تعریف قابلدرک که همه بر روی آن اجماع داشته باشند، کاری است که از عهدهٔ هیچکس بر نمیآید. اما چرا؟
به باور بسیاری از فعالان این حوزه، عملیات محصول یک نقش جدید نیست. بلکه از قبل، در پشت پرده وجود داشته و مسئولیتهای آن توسط رهبران محصول به انجام میرسیده (و همچنان میرسد). اگر بپذیریم که این نقش، بخشی از مسئولیتهای رهبران محصول را از روی دوش آنها برمیدارد، علت مبهم بودن آن برملا خواهد شد:
- عملیات محصول به این علت پیچیده و مبهم است که خود مدیریت محصول هم نقش خوشتعریفی نیست! حوزه فعالیت مدیران محصول میتواند شامل هر چیزی باشد که روی موفقیت محصول، خلق کردن و رساندن ارزش به کاربر اثر میگذارد. در واقع Product Operations میخواهد بُرشی از مسئولیت افرادی را بپذیرد که گستره مسئولیتهای خودشان در هالهای از ابهام است.
- حتی اگر از مشکل قبلی چشمپوشی کنیم و یک برش فرضی از مسئولیتهای رهبران یک شرکت را جدا کنیم، همچنان با سطحی دیگر از ابهامات مواجه هستیم: فعالیت آپسیها در همان گستره فرضی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد: مثلا اینکه سازمان و محصولات آن در چه مرحلهای هستند، رهبران محصول و مدیران کسبوکار چه انتظاراتی دارند، سازمان در حوزه محصول با چه دشواریهایی روبهروست و …
با این روضهای که خواندم، گمان میکنم حالا برای مرور چند تعریف از Product Operations آماده باشید:
- دنیس تایلز: عملیات محصول یعنی بینشهای کسبوکار و دادهمحور (کمی)، بینشهای مشتری و بازار (کیفی)، فرآیندها و اعمال متداول[۱].
- آنتونیا لندی: نقش عملیات محصول، ساخت سیستمعاملی برای مدیریت محصول است که مثل یک ماشین روغنکاری شده کار میکند.
- ملیسا پری: عملیات محصول تخصصی است که شرکتها را قادر میسازد تصمیمات استراتژیک بگیرند.
- استیو جانسون: عملیات محصول یعنی مدیریت محصول برای مدیریت محصول[۲].
- گبی پرالتا: ما زندگی مدیران محصول را آسانتر میکنیم، کمک میکنیم کسبوکارها بیش از پیش دادهمحور شوند و همچنین کمک میکنیم محصول با شرکای چندوظیفهایاش بیشتر همسو شود.
عملیات محصول دقیقا یعنی چه؟
اکنون بیایید از تعاریف کلی و انتزاعی عملیات محصول فاصله بگیریم و کمی دقیقتر حوزه فعالیت آپسیها را مرور کنیم.
برای شروع، میخواهم از مطلب «ظهور پروداکت آپریشنز» وام بگیرم: در سازمانهای بزرگ، ممکن است نبودِ سطحی از استانداردسازی در حوزه محصول، باعث شود هر کس ساز خودش را بزند. در این شرایط، مدیران محصول با اینکه در یک سازمان کار میکنند، از ابزارها و فریمورکهای متفاوت برای شناخت کاربر، تدوین نقشه راه و … استفاده میکنند. در نتیجه یادگیریها به خوبی بهاشتراک گذاشته نمیشود و همه افراد به خوبی به دادهها و آموختههای محصولی، دسترسی نخواهند داشت.
وقتی عملیات محصول در چنین سازمانی وارد میشود، ابتدا مشخص میکند چه مشکلی را قرار است در سازمان حل کند. به بیان دیگر، آپسیها در ابتدا از خودشان میپرسند «ما چه چیزی را باید درست کنیم»؟ تعریف مشکل، مهمترین کاری است که در وهله اول باید انجام بپذیرد.
پس از شناخت مشکلات، اقدامات آپسیها احتمالا در یکی از این سه دسته قرار خواهد گرفت[۳]:
۱- بینشهای کسبوکار و داده
داده یکی از کلیدواژههایی است که از زبان بسیاری از آپسیها میشنویم. علت این امر این است که در بسیاری از سازمانها، بهرهگیری از حجم وسیعی داده که از منابع مختلف به دست مییابد، کار چندان سادهای نیست. اگر دهها تیم محصول را در یک سازمان بزرگ به حال خودشان بگذاریم، بعید نیست هنگام گرفتن تصمیمات مهم، بسیاری از اطلاعات در گوشهای از سازمان محصور بماند.
بنابراین ممکن است پروداکت آپس –به خصوص در شرکتهایی که مرحلهٔ رشد را سپری میکنند– روی جمعآوری داده و ساماندهی به منابع مختلفی آن متمرکز شود. هدف این است که رهبران محصول، به سرعت به دادهها و بینشها دسترسی داشته باشند و از آنها در تصمیمات خود بهره بگیرند.
۲- بینشهای بازار و مشتری
تمرکز این دسته از فعالیتهای آپسیها، معطوف به کسب بینش از منابع خارجی همچون بازار و مشتریان است. بنابراین تحقیقات بازار نظیر تحلیل بازارهای هدف و رقبا، زیر چتر این بخش قرار میگیرد. همچنین باید بدون جدا کردن مدیران محصول از کاربر، امکان تحقیقات کاربر در مقیاس بزرگ فراهم شود.
به عنوان مثال، ایجاد پایگاهدادهای از کاربران که در تحقیقات مشارکت داشتهاند، باعث میشود که با پرهیز از دوبارهکاری، تلاشهای افراد مختلف در حوزه تحقیقات کاربری هدر نرود. همچنین ساخت ابزارهایی برای اجرای نظرسنجیها، ساخت پروتوتایپ و… میتواند جزء فعالیتهایی باشد که آپسیها روی آن دست میگذارند.
۳- فرآیندها و ابزارها
در شرکتهای بزرگ، کار پروداپسیها اغلب با فرآیندها و ابزارها شروع میشود؛ چرا که در ابتدا اغلب نمیدانیم افراد در سازمان مشغول چه کاری هستند!
هدف پروداپسیها از بهکارگیری برخی ابزارها (نظیر OKR)، قالب کردن آن به عنوان یک راهحل به سازمان نیست؛ همچنین آنها تمایلی ندارند مطیع تشریفاتی شوند که فریمورکها به سازمان تحمیل میکنند. بلکه هدف این است به تدریج مشخص میشود هر کس مشغول انجام چه کاری است و گرفتاریهای عمدهٔ محصولچیها کجاست.
در این بخش از فعالیتها، پروداپسیها تلاش میکنند –فقط به اندازه کافی– فرآیندها و ابزارهای استاندارد را وارد زندگی روزمرهٔ مدیران محصول کنند تا آنها بهتر بتوانند به صورت مشارکتی تصمیم بگیرند. شاید لازم باشد آپسیها سیستمهایی بسازند که جریان اطلاعات را بین محصولچیها و سایر بخشهای سازمان تسهیل کند. یا با استانداردسازی ابزارهایی نظیر نقشهٔ راه، باعث افزایش شفافیت و همسو شدن مدیران محصول در سازمان شوند.
سایر فعالیتها
عملیات محصول تلاش میکند هرگونه مانعی را از سر راه محصولچیها بردارد؛ به همین خاطر گسترهٔ فعالیتهایش فقط محدود به مواردی نمیشود که بالاتر به آنها پرداختم؛ اگر عملیات محصول لباس مشاور داخلی سازمان را به تن کند یا در قالب مربیِ مدیران محصول نقشآفرینی کند، این اصلا جای تعجب ندارد.
امیدوارم آنچه در این مطلب شرح دادم، تصویر روشنی از مسئولیتهای Product Operations ارائه کرده باشد. توصیه میکنم به بخش تعاریف رسمی عملیات محصول در ابتدای نوشته برگردید. خواندن این تعاریف حالا باید برای شما معنادارتر باشد.
براساس این مطلب، نوشتهای را در وبلاگ انگلیسیام با عنوان The Blurry Role of Product Operations منتشر کردهام.
پانویس
۱. Practices
۲. یعنی تفکر و ابزارهای محصولی را به جای محصول، برای بهبود روند کشف و توسعه محصول در سازمان به کار بگیریم و موانع را رفع کنیم.
۳. (بهروزرسانی ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳) این مطلب را من پیش از انتشار کتاب عملیات محصول (نوشته ملیسا پری و دنیس تیلس) منتشر کردم. ولی با توجه به اینکه بخشهای مهمی از این مقاله برگرفته از صحبتهای ملیسا پری پیش از انتشار کتاب است، دستهبندیهایی که در اینجا آوردهام با محتوای کتاب مذکور به طور کامل همخوانی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید